اینجا جاییه که ماه ، در بزرگترین اندازه خود دیده میشه!
جون میده برای قدم زدن با مخاطب خاصصص!
ما که مخاطب خاص نداریم :(
دختر خالم حاملس اومدم شیرین زبونی کنم ببینم بچش پسر یا دختر
گفتم حالا مامان شدی یا بابا
خیلی ضایع شدم :(
نه؟؟؟؟؟؟
گفتم حالا مامان شدی یا بابا
خیلی ضایع شدم :(
نه؟؟؟؟؟؟
آیا شست جورابتان سوراخ شده است؟
آیا جوراب دیگری ندارید؟
آیا از بیرون افتادنِ شستِ پایتان خجالت میکشید؟
ما برای شما راه حلی داریم:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
لنگه ها رو جابجا کن،سوراخش میفته رو انگشت کوچیکه معلوم نمیشه
:D
سلامتی اون ادمینی که اشک تو چشماش بود و اومد که از غمش بگه ولی...
.
.
.
.
.
به عشق رفقای مجازیش جوک گفت ، تا دوستاش یه لبخند قشنگ بزنن...
دهه ی هشتادیا که نمیدونن این چیه!
اواخر دهه هفتادیا هم نمیدونن
اواخر دهه هفتادیا هم نمیدونن
ولی انصافا خوشمزه ترین غذای دنیا بود...
هر زنی ممکنه واسه همسرش ملکه نباشه
اما هر دختری واسه پدرش پرنسسه !
خیلی خوشگله ؛ نه؟
دو تا دختره داشتن با خاطرات لاغریشون واسه هم افه میومدن...
اولی می گه من اونقدر لاغر بودم که
وقتی می رفتم حموم مامانم با یه چیزی روی چاه رو می پوشوند تا من توی چاه نیفتم.... !!!
دومی می گه این که چیزی نیست،
من یه بار یه آلبالو رو باهسته قورت دادم، همه ی فامیلامون میگفتن چند ماهه حامله ای؟
:|
(امتحان دادن دهه شصتی ها)
طفلکا چه سختیایی کشیدن!!!
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢِ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺭﻭﯼ ﻋﺮﺷﻪ
ﮐﺸﺘﯽ ، ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﻣﮑﺰﯾﮏ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﻟﻤﺎﺱ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯾﺶ ﺍﺯ
ﺍﻧﮕﺸﺘﺶ ﺳﺮ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﻮ ﺁﺏ ﻭ ﺯﻥ ﺑﺎ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﺭﺍ ﺳﭙﺮﯾ ﮑﺮﺩ…
… ﭘﺲ ﺍﺯ۱۵ﺳﺎﻝ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻩ ﻣﮑﺰﯾﮑﻮ ﺳﯿﺘﯽ ﺭﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩ ، ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﺳﻔﺎﺭﺵ
ﺧﻮﺭﺍﮎ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ
ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﯾﻪ ﺟﺴﻢ ﺳﻔﺖ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﻭﻧﺶ
ﺣﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﯾﺪ
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﺎﻫﯿﻪ
ﻧﮑﻨﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﻩ !؟!؟!؟
ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺨﯿﻠﺖ ﻗﻮﯾﻪ !
تعداد صفحات : 25
اطلاعات کاربری
آدرس مانویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت